درحال بارگذاری ....
به 313 خوش آمدید. کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : 313

مقاله:نماز توأم با زکات از منظر قرآن کریم

تاریخ ارسال پست:
نویسنده:
نظرات :
۰
تعداد بازدید:
۴۰۳

نویسنده: مریم شکریان دهکردی

چکیده:

اهمیت و جایگاه نماز و زکات به عنوان دو وظیفه الهی همراه با هم در آیات متعدد قرآن کریم مطرح گردیده است. در ابتدا آیات نماز از بزرگترین سوره قرآن (سوره بقره) مطرح و سپس سایر آیات نماز از سوره های دیگر مطرح شده است. مسئله مورد نظر در این مقاله پیوند بین نماز و زکات است که پس از بررسی واژه های نماز و زکات، سیره ی رسول الله (ص) در این خصوص مطرح شده و آنگاه نماز با زکات از حیث فرهنگی اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و نماز واقعی نمازی توصیف شده که توأم با زکات باشد.

در ادامه مقاله موارد مصرف زکات در هدفمندی اصلاح جامعه و رشد و تعالی افراد در جامعه اسلامی ذکر گردیده و تهدید نماز گزارانی که اهل زکات و انفاق نیستند بر پیوستگی نماز و
زکات تأکید شده و آیات نماز و زکات به ترتیب سوره های قرآن ارائه گردیده است.

کلید واژه :

قرآن کریم،نماز، زکات،

قرآن کریم:

قرآن کریم و آیات وحیانی آن و گوش جان سپردن به نوای آن و عمل به معارف بلند و بی نظیر آن معرفت و بصیرت خاصی به انسان می بخشد و سبب می شود زندگی انسان در یک سیر تکاملی به سمت رشد و تکامل حرکت نماید. از مهم ترین برنامه های قرآن کریم برای انسان سازی اقامه نماز همراه با زکات است.

نماز و زکات:

نماز و زکات دو برنامه از مجموعه برنامه های قرآن برای سامان بخشی دنیا و آخرت انسان هاست. قرآن کریم این دو برنامه را توامان مطرح نموده تا اولی الباب با فهم صحیح و عمیق آن به انسان سازی و جامعه سازی قرآنی روی آورند.

نماز:

این واژه در لغت به معنی دعا و انعطاف است و در اصطلاح شرعی به مجموعه ای از اذکار و حرکات خاصی گویند که به عنوان ستایش و توجه بنده به خداوند انجام می گیرد. از این اصطلاح در لغت فارسی به نماز تعبیر شده است. نظر به اینکه نماز اساسی ترین ستایش به درگاه خداوند است.

جایگاه نماز در بینش پیامبر اعظم (ص):

رسول ا... فرمودند: « نماز نورمومن و معراج مومن و مایه ی نزدیکی هر پرهیزکاری به خدا و کلید بهشت است. « هر چیزی چهره ای دارد و چهره دین اسلام (نماز) است و خداوند نور دیده مرا در نماز قرار داده است و نماز را محبوب من گردانید به گونه ای که من از نماز سیر نمی شوم همانا نماز ستون دین است و نماز نخستین عمل فرزند آدم است که به آن رسیدگی می شود. اگر درست بود به دیگر اعمالش رسیدگی می شود و اگر درست نبود به سایر اعمالش رسیدگی نمی شود.کسی که در نمازش خشوع و فروتنی ندارد نمازش نماز نیست و هرکه نمازش او را از هرکار زشت و ناپسند باز ندارد، جز بر دوری او از خدا افزوده نشود. هرکس دو رکعت نماز همراه با تفکر بخواند بهتر است از این که شبی را تا به صبح نماز بگذارد و تفکر نکند میان مسلمانان و کافر فاصله ای جز این نیست که نماز واجب را عملاً ترک کند یا از روی سبک شمردن آن را نخواند هرکه پنج نماز را با جماعت بخواند به او گمان نیک برید و بدانید که نماز چهره شیطان را سیاه می کند و انسان را از زشتکاری باز خواهد داشت. ( میزان الحکمه، باب صلاه/ ص ۴۵۲)
قرآن کریم در موارد متعددی به موضوع صلاه به معنی دعا و درود اشاره دارد که به اختصار به آنها می پردازیم.
۱-«وصل علیهم ان صلاتک سکن لهم.» (توبه / ۱۰۳)
آیه فوق درباره پرداخت زکات است. خداوند به پیامبر (ص) می فرماید: از اموال آنها صدقه ای بگیرتا به وسیله آن، آن ها را پاک سازی و پرورش دهی و برای آن ها ( هنگام گرفتن زکاه) دعا کن که دعای تو مایه آرامش آنهاست.
۲-هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیماً. (احزاب/ ۴۳)
او کسی است که بر شما درود و رحمت می فرستد و فرشتگان او نیز برای شما تقاضای رحمت می کنند، تا شما را از ظلمات جهل و شرکت و گناه به سوی نور ایمان و تقوا رهنمون سازد. او نسبت به مومنان همواره مهربان بوده است.
۳-ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما (احزاب/ ۵۶)
خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند. ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید. صلوات هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنی فرستادن رحمت است و هر گاه به فرشتگان و مومنان منسوب شود به معنی طلب رحمت است. (تفسیر نمونه جلد ۱۷ ص ۴۱۶)
رسول خدا (ص) فرمود: « لا تصلوا علی الصلاه التبراء، فقالوا و ما الصلاه التبراء»
« قال تقولون اللهم صل علی محمد و تمسکون، بل قولوا اللهم صل علی محمد و آل محمد». ( همان ص ۴۱۹)
هرگز بر من صلوات ناقص نفرستید: عرض کردند؛ صلوات ناقص چیست؟ فرمود: این که فقط بگوئید: اللهم صل علی محمد و ادامه ندهید. بلکه بگویید: اللهم صل علی محمد و
آل محمد و اما صلاه به معنی عبادت ویژه ای است که در اسلام تشریع شده است یعنی نماز، آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد که به خاطر اهمیتشان به پاره ای از آنها اشاره می شود. به پاداشتن نماز از نشانه های پرهیزگاران است. (بقره/۳)
نماز مظهر اتکاء به خداوند است. ( یا ایهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاه...) (بقره/ ۵۳)
ای افراد با ایمان، از صبر و استقامت و نماز در برابر حوادث سخت زندگی کمک بگیرید.
در احادیث می خوانیم « کان علی (ع) اذا اهاله امر فزع قام الی الصلاه ثم تلی هذه آلایه و استعینوا بالصبر و الصلاه ... (تفسیر نمونه / ج ۱۵)
هنگامی که علی (ع) با مشکلی روبرو می شد به نماز بر می خاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل می رفت و این آیه را تلاوت می فرمود: ( و استعینوا بالصبر و الصلاه )
در انجام نماز باید کوشا بود و مداومت داشت: (حافظوا علی الصلوات و الصلاه الوسطی ...) (بقره / ۲۳۸)
در انجام همه ی نمازها (مخصوصاً نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید. صلاه وسطی را عده ای از مفسران گرامی، نماز ظهر دانسته اند. نماز وظیفه ثابت و معینی برای مومنان است: ( إن الصلاه کانت علی المومنین کتاباً موقوتاً) (کلمه موقوف از ماده وقت است) (نساء / ۱۰۳)
باید خانواده را به نماز دعوت کرد: ( و أمر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها) ( طه / ۱۳۲)
خانواده خودت را به نماز دستور ده و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پراستقامت باش. با توجه به این که سوره ی طه در مکه نازل شده است، در آن زمان مصداق (اهل) حضرت علی (ع) و خدیجه بوده اند. به هرحال والدین وظیفه دارند، فرزندان خود را به انجام نماز دعوت کنند و زمینه های لازم برای تشویق آنها را فراهم آوردند. زیرا نماز سنگری مستحکم برای حفظ کیان خانواده است.
نماز انسان را از زشتی ها باز می دارد: ( ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر ... ) (عنکبوت/۴۵)
فحشاء اشاره به گناهان بزرگ پنهانی و منکر اشاره به گناهان بزرگ آشکار می تواند باشد. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) می خوانیم که فرمود: ( من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزد و من الله الا بعداً.) (تفسیر نمونه، ج۱۶، به نقل از مجمع البیان) کسی که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای از نماز جز دوری از خدا حاصل نکرده است. و امام صادق (ع) می فرماید: کسی که دوست دارد ببیند آیا نمازش مقبول درگاه الهی شده است یا نه باید ببیند آیا این نماز او را از زشتی ها و منکرات باز داشته است یا نه، به همان مقدار که بازداشته، نمازش قبول است. (تفسیرنمونه، ج ۱۶)
رسول خدا (ص) از یاران خود سوال کرد اگر بر در خانه ی یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و هر روز پنج بار خود را در آن شست وشو دهید، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می ماند؟ در پاسخ عرض کردند: نه فرمود: نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی می خواند، گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است، از میان می رود. (تفسیرنمونه، جلد ۱۶)

زکات:

زکات در لغت به معنای نمو، برکت و پاکیزگی است، که معنی اخیر آن در آیه ۲۱ نور و آیه ۷۴ کهف آمده است و در اصطلاح به معنی جدا کردن بخشی از گونه هایی از مال است که بطوری خاص در مصارف معلومی خرج می گردد. بنا به اشارات قرآنی همین حکم در امم گذشته وجود داشته که واضع اسلامی بر آن صحه نهاده است (مریم، ۳۱ و بقره ۸۳، ۴۳ و به تفسیری یوسف، ۸۸) زکات در فقه اسلامی بر دو گونه است:
الف: زکات بدن که عبارت از زکات عید فطر است و مستند وجوب آن سنت و اجماع است و به تفسیری آیه ۱۴ سوره اعلی: ( قد افلح من تزکی) مُشعر بر آن است. و بنا به نظر امامیه وجوب آن مشروط به بلوغ، عقل و قدرت بر تهیه نیازمندیهای خود و عائله خویش (بالقوه یا بالفعل) در طول سال است که باید در بین غروب روزآخر ماه رمضان تا روز عید از مال جدا گردد و به مستحق داده شود.
ب) زکات مال: وجوب زکات، علاوه بر سنت و اجماع مسلمانان،آیات متعددی بیانگر وجوب زکات است، آیاتی که بیانگر حکم زکات می باشند بر چند گونه اند:
۱-تصریح در لفظ زکات دارند. اکثر این آیات بیانگر صفت اهل ایمانند که زکات می دهند. (بقره: ۱۷۷، مومنون ۴، روم ۳۹، فصلت ۷)
۲-تصریح به وجوب اخراج زکات از مال دارند. توبه آیه ۱۰۳ از آن به صدقه تعبیرشده است: ( خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و نزکیهم بها..) و در انعام آیه ۱۴۱: (و اتوا حقه یوم حصاده) و اسراء آیه ۲۶: ( و آت ذاالقربی حقه) از آن به حق تعبیر شده که همین نام در ذاریات آیه ۱۹، معارج آیه ۲۴، نیز آمده است؛
و بالاخره در فصلت آیه ۶و۷ عدم دادن زکات به عنوان صفت مشرک دانسته شده: ( ویل للمشرکین الذین لا یؤتون الزکوه)
۳-آیه هایی از زکات به انفاق تعبیر کرده است: بقره ۳، ۲۱۵، ۲۷۱، ۲۶۷، ۲۶۴و ۲۷۳؛ آل عمران ۹۴؛ توبه ۳۴؛ و در آیه ۲۱۹ سوره بقره از انفاق به (عفو) تعبیر شده است: ( و یسئلونک ماذا ینفقون قل العفو)

رابطه نماز با زکات:

 

۱-دعوت نمازگزاران به انفاق در قرآن:

از جمله مطالب مهمی که در قرآن کریم به آن اهمیت خاصی داده شده و مورد توجه قرار گرفته پرداخت انفاق است که از طریق نمازگزاران انجام می شود، نه انفاقات واجب، بلکه انفاق عام که شامل واجب و مستحب می گردد و آیاتی دراین باره ذکر شده که برخی از آنها عبارتند از:
( یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون) (بقره /۳)
و نماز را پیوسته به طور دسته جمعی بپا می دارند و از آنچه ما به آنها روزی دادیم انفاق می کنند.
(و اقاموا الصلاه و انفقوا مما رزقناهم سراً و علانیه ) ( رعد/۴)
و نماز را بپا می دارند و از آن چه آن ها را روزی دادیم به طور پنهان و آشکار انفاق می کنند.
(قل لعبادی الذین آمنوا یقیموا الصلاه و ینفقوا مما رزقناهم سراً و علانیه) ( ابراهیم/۵)
بگو به بندگان من، کسانی که ایمان آورده اند، نماز را بپا دارند و از آنچه ما روزی به آنها دادیم پنهان و آشکار انفاق می کنند. (و المقیمی الصلاه و مما رزقناهم ینفقون) ( حج/ ۵۳)
بشارت ده متواضعان و تسلیم شدگان را کسانی که نماز را بر پا می دارند و از آنچه روزیشان دادیم انفاق می کنند.
( و اقاموا الصلاه و انفقوا مما رزقناهم سراً و علانیه ) (فاطر / ۹۲)
و نماز را بر پا می دارند و از آن چه روزیشان دادیم پنهان و آشکار انفاق می کنند.
(المصلین،الذین هم علی صلاتهم دائمون. و الذین فی اموالهم حق معلوم. للسائل و المحروم.) (معارج/ ۲۲ تا ۵۲)
نمازگزارانی که نمازهای خود را تداوم می بخشند و کسانی که در اموالشان حق معلومی، برای سائل و محروم است. معلوم می شود نمازگزاران حقیقی کسانی هستند که انفاق مال جزء برنامه آن هاست. و اگر کسی در انفاق سهیم نبود جزء نمازگزاران محسوب نمی شود و علاوه براین از شرایط صحت نماز این است که لباس، زمین مکان نماز و غیره هیچ کدام غصبی نباشد،یعنی وقتی به حقوق الهی در قالب نماز توجه شده که حقوق خلق را بشناسد و با مراعات حقوق مردم (انفاقات واجب و مستحب) می تواند وارد نماز شود چرا که وقتی در نماز، خدا و حق او را شناخت حق مردم که عیال خدایند را هم می شناسد و انفاق می کند.

۲-نمازگزاران مامور به زکات:

یکی از مسائلی که در قرآن کریم روی آن زیاد تکیه شده، این است که پرداختن زکات واجب را تنها نمازگزاران از یاد نمی برند و نمازگزارانی که آن را از یاد ببرند نمازگزار واقعی نیستند و این نکته در ۲۷ آیه از آیات قرآن ذکر شده است، البته در برخی آیات امر به نماز و زکات شده است. مانند : ( و اقیموا الصلاه و اتو الزکاه...) (بقره / ۴۳) و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید.
در هشت مورد به نحو عام خطاب فرموده که شامل مردان و زنان می شود و تنها در یک مورد خطاب به زنان پیامبر (ص) می فرماید: ( فاقمن الصلاه و اتین الزکاه...) (احزاب /۳۳) نماز را برپا دارید و زکاه را بپردازید.
شاید این امر اختصاصی، نظر به اهمیت وابستگی و انتساب با نبی اکرم (ص) داشته و اقامه نماز و دادن زکاه از زنان پیامبر (ص) چه دراطاعت امر چه در مخالفت امر پاداش و کیفر خاصی دارد. تاکید خداوند متعال روی این دو شاخه فردی و اجتماعی و فرمان به انجام آن، آن هم بصورت دسته جمعی که فرمود: همه نماز را بپادارید و همه زکات را بپردازید، خالی از نکات نیست که آن نکات عبارتند از: یکی این که نشان می دهد، تمام اجزای دین باهمند و دینداری تبعیض و انتخاب جزئی از آن و ترک مابقی، بر نمی دارد، این مجموعه با هماهنگی که در بینشان نهفته است، دین شماست، لذا معنا ندارد افرادی در قسمتی از دین که هیچ گونه ضرر مادی و جسمی نداشته باشد، دیندار و متدین شوند ولی در بقیه آن کوچکترین اقدامی نکنند، مخصوصاً روی این دو تکلیف بیشتر تکیه شده چرا که مسلمانان و مومنین چه در بعد عبادی که جنبه فردی دارد بیشترین تکلیف واجب را در اقامه نماز بر عهده دارند و چه در بعد اجتماعی و پرداخت مالیات بیشترین تکلیف را در ادای زکات دارند. برای اهمیت این ارتباط در دین همراه با انکار و تعجب می فرماید: ( افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض!)
پس آیا به بعضی از قسمت های کتاب ایمان می آورید و به قسمت دیگر کفر می ورزید؟ مومن کسی است که به همه آن ایمان دارد و اگر فردی به قسمتی از آن کافر شد به همه کفر ورزیده و به همین خاطر تارکین زکات و انفاق با این که از نمازگزاران بودند مورد عتاب و سرزنش قرار گرفتند. نکته دیگر اینکه این عبادت و بندگی خدا چیزی جدای از فرمان ها و دستورات او نسبت به خلق او نیست، بلی گرچه بعضی از حقوق تنها اختصاص به خدا و بعضی دیگر تنها به مردم اختصاص دارد ولی بسیاری از آنها هم به خدا و هم به مردم مربوط می شود و اگر کسی حق خدا را در قالب انجام نماز شناخت معنا ندارد و حق مردم را در سایه امر خدا نشناسد که فرمود: زکات حق فقرا و ضعیفان را بدهید، یعنی اگر کسی حق شناس است در همه جا حق را می شناسد، چه حق خدا در نماز و چه حق مردم در زکات و اگر نشناسد حق هیچ کدام را نمی شناسد و این است که در نماز و زکات با هم ذکر شده است.

۳-نمازگزاران زکات می دهند:

پس از آن که خداوند مردم را به نماز و زکات امر فرمود به نکته دیگری تکیه نموده و آن این است که نمازگزاران را تنها زکات دهنده معرفی نموده است و این نکته در شانزده مورد از آیات قرآن ذکر شده است از جمله می فرماید (و اقام الصلاه و اتی الزکاه) (بقره/ ۱۷۷)
نیکی و نیکوکاری آن است که نماز را برپا می دارد و زکات را می پردازد.
و نیز از قول حضرت عیسی (ع) می فرماید: (اوصانی بالصلاه و الزکاه مادمت حیا.) (مریم/ ۳۱)
مادرم مرا به اقامه نماز و پرداخت زکات تا مادامی که زنده ام سفارش فرمود. همچنین در دو مورد درباره رجالی که از یاد خدا غفلت نمی کنند و از اولیای خدا هستند می فرماید: ( و اقام الصلاه و ایتاء الزکاه) (نور/ ۳۷)
آن ها به اقامه نماز و پرداخت زکات مأمورند و انجام می دهند. و نیز می فرماید.
(و المقیمین الصلاه و المؤتون الزکاه) (نساء/ ۱۶۳)
و کسانی که برپادارنده نماز و پرداخت کننده زکاتند.
و همچنین در دو مورد می فرماید: ( و اقاموا الصلاه و اتو الزکاه) (بقره/ ۲۷۷) و نماز را بپا داشتند و زکات را پرداخت نمودند.
و درباره اسماعیل (ع) می فرماید: ( و کان یأمراهله بالصلاه و الزکاه) (مریم/ ۵۵)
او پیوسته اهل خانه خود را به نماز و زکات امر می نمود.
و همچنین می فرماید: (لذین هم فی صلاتهم خاشعون ... و الذین هم للزکاه فاعلون.) (مومنون/ ۲تا۴)
مومنون کسانی هستند که در نمازشان خاشعند و زکات را می پردازند. مجموع این آیات از مومنینی حکایت می کند که هم نمازگزارند و هم زکات خود را در زمان گذشته حال و آینده می پردازند و هم مادر و پدر به فرزند بر انجام آن وصیت و سفارش می کنند و هم دائم و دسته جمعی انجام می دهند.

۴-نمازگزاران و حق معلوم در اموال:

در عالم تکوین موجودات قوی که جنبه علی و سببیت دارند با کمال خضوع وجود خود را در خدمت معلول قرار می دهند و این قاعده همه علت ها و سبب ها جاری است در عالم
تشریع و اعتبار هم افرادی که دارای امکانات خدادادی بیشتر هستند و از طریق علم و کار و کسب تدبیر بهتر به سرمایه بیشتری رسیده اند باید توجه خاصی به افراد ضعیف و مستمند داشته باشند و به همین خاطر در اسلام حقوق فراوانی تحت عنوان اخوت و برادری بین مردم جاری شده که از جمله آن حقوق « حق معلوم» در اموال آن هاست و در قرآن به آن اشاره شده است.
یکی درباره نمازگزاران است که می فرماید: ( الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون و الذین فی اموالهم حق معلوم. للسائل و المحروم.) (معارج/ ۲۲ تا ۲۵)
مگر نمازگزاران، کسانی که نماز را مرتباً بجا می آورند و آن هایی که در اموالشان حق معلوم و شخص است برای تقاضا کنندگان و محرومان.
همچنین در توصیف پرهیزکاران چنین می فرماید: ( و فی اموالهم حق للسائل و المحروم) (زاریات/۱۹)
و در اموال آنها حقی برای سائل و محروم است. راغب می گوید به قول و فعل واجبی که به حسب اقتضاء وجوبش به قدر واجب و در وقت مناسب محقق می شود، حق می گویند و با تعبیری دیگر به آن چه که ملاحظه مصلحت و حکمت واجب شده حق گفته می شود حال چه خداوند چنین حقی را واجب شمرده (مثل زکاه و خمس و سایرحقوق شرعی) و چه خود انسان با تعقل خود (حجت باطنی) چنین حقی را برخود واجب نموده و ملزم به انجام آن شده است. بعضی از مفسرین منظور از حق معلوم را اتفاقات واجب داشته اند چرا که دارای آن ها طبق ملاک و میزانی ثابت و معلوم است، ولی ایراد این تفسیر این است که سوره معارج و ذاریات هر دو کلی است و زکات در مدینه واجب شده و اگر هم در مکه سخنی از آن بوده به آن صورتی که در مدینه تحقق یافته نبوده است.
ابن مهران از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: خداوند متعال در اموال ثروتمندان حقوقی غیر از زکات را واجب نموده که فرمود: کسانی که دراموالشان حق معلومی است پس حق معلوم غیر از زکات است و آن چیزی که هر مردی برای خود واجب می کند که از مالش به مقدار طاقت و وسعت مالش بپردازد. و آن چه را واجب کرده به دلخواه خود در هر روز و یا هر جمعه و یا هر ماهی پرداخت می کند. (نورالثقلین، ج۵، ص ۴۱۶)
« علی ابن ابراهیم» از ابی بصیر نقل می کند، می گوید: ما نزد امام صادق (ع) بودیم سخن از زکات به میان آمد امام (ع) فرمودند زکات چیزی نیست که تعریف و تمجیدی از صاحب آن به میان آید، این چیزی است که ظاهر است و خون انسان با آن حفظ می شود و به خاطر پرداخت آن به انسان، مسلمان گفته می شود و چنانچه آن را پرداخت نکند نماز او مقبول نمی شود.
البته بر عهده شما در اموالتان چیزی غیر از زکات واجب است. ابی بصیر می گوید: گفتم چیزی بر ما غیر از زکات واجب نیست، امام (ع) فرمود: «سبحان الله» آیا نشنیدی خدا در کتابش فرمود:
(و فی اموالهم حق للسائل و المحروم.) یعنی در اموال آن ها حق معلومی برای سائل و محروم است.
می گوید: گفتم آن حق معلوم چگونه و چقدر است؟ فرمود آن مقدار است که هر کس از مالش در هر روز یا هر جمعه و یا هر ماهی پرداخت می کند کم باشد یا زیاد، ولی آن کار را ادامه می دهد. (نور الثقلین، ج۵، ص ۲۸) نیز از امام صادق (ع) تفسیر این آیه سوال شد آیاحق معلوم غیر از زکات است؟ و امام (ع) فرمود منظور آن مردی است که خدا مال فراوان به او داده و او هزار و دو هزار و سه هزار کمتر و یا بیشتر از مال خارج می کند و به وابستگان خود می پردازد و مشقت را از قوم خود بر می دارد. (وسائل الشیعه، ج۶، ص ۲۹)

۵-سائل و محروم کیانند؟

در حدیثی از امام صادق (ع) درباره سائل و محروم می خوانیم که فرمود: محروم کسی است که پیوسته در جستجوی رزق از طریق تلاش و کوشش است ولی در خرید و فروش و غیره به بهره نمی رسد و همیشه با حفظ آبرو محرومیت همراه است ولی سائل کسی است که با کمبود ظرفیت خود و شاید تلاش هم نداشته باشد و درخواست کمک می کند.
درحقیقت وجود نمازگزاران و پرهیزکاران همانند درختان تنومند و پرمیوه ای هستند که برای تغذیه سائل و محروم برکاتی را می فرستند که از یک طرف توجهی به خدا و از طرف دیگر عنایتی به خلق خدا دارند.

۶-نماز بدون انفاق و تهدید به عذاب:

انفاق بقدری حائز اهمیت است که حتی نمازگزارانی که توجه به انفاق ندارند ولو به ظاهر مسلمانند ولی در عین حال تهدید به عذاب شدند،معلوم می شود چنین نمازی هیچ ارزشی ندارد از این رو می فرماید: ( فویل للمصلین ... و یمنعون الماعون.) (ماعون/ ۴ تا ۷)
پس وای به حال نمازگزارانی که ... دیگران را از ضروریات زندگی منع می کنند.
در جای دیگر می فرماید: ( یتسائلون عن المجرمین، ما سلککم فی سقر. قالوا لم نک من المصلین و لم نک نطعم المسکین.) (مدثر/ ۴۰ تا ۴۴)
بهشتیان از مجرمین می پرسند چه چیزی شما را به دوزخ کشاند؟ می گویند ما از نمازگزاران نبودیم و اطعام مستمند نمی کردیم.
این عبارت نشان می دهد نماز و انفاق هر دو با هم متلازمند اگر نمازحقیقی است، انفاق هم به دنبال آن هست و اگر انفاقی نیست نماز هم نیست و در سوره انفال آیه ۳ نیز به همین مطلب اشاره کرده است.
بنابراین عبادت، با بریدن از خلق خدا هیچ معنایی ندارد، زیرا کسی که با خدا باشد باید آثار برکت وجود او در بین مردم دیده شود و اگر آثار برکت از او دیده نشود در اصل عبادت او نیز باید شک کرد. بنابراین ارتباط مالی با مردم از لوازم عبادت و بندگی است. (معارج/۱۹ تا۲۳) (حسینی اصفهانی، اسلام و فاصله طبقاتی، ۱۳۸۰).

۷-مروری بر پیوستگی آیات نماز و زکات در قرآن کریم:

(الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون.) (بقره/۳)
آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند نماز را به پا می دارندو از هرچه روزیشان کردیم انفاق می کنند.
(و اقیمو الصلوه و اتو الزکوه و ارکعوا مع الراکعین.) (بقره/ ۳۴)
و نماز را به پا دارید و زکاه بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید.
(استعینوا بالصبر و الصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین.) (بقره /۵۴)
از خداوند،با صبر و نماز یاری بجویید و صبر و نماز به غیر از خاشعین بر دیگران دشوار است.
(وقولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوه و آتو الزکاه.) (بقره/ ۳۸)
به زبان خوش با مردم تکلم کنید و نماز را به پای دارید و زکات مال خود را بدهید.
( واقیموا الصلوه و اتوأ الزکاه و ما تقدمو الانفسکم من خیر تجدده عندالله.) (بقره/۱۱)
و نماز را به پای دارید و زکات بدهید و بدانید آنچه برای خود پیش می فرستید در نزد خدا خواهید یافت.
( و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امناً و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود.) (بقره/ ۵۲۱)
و به یاد آر هنگامی که قرار دادیم خانه کعبه را محل امن و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و از ابراهیم و فرزندش اسماعیل پیمان گرفتیم که حرم خدا را از هر پلیدی پاکیزه دارید برای اینکه اهل ایمان به طواف و اعتکاف حرم بیایند و در آن نماز و اطاعت خدا به جای آرند.
(و اقام الصلوه و آتی الزکوه الموفون بعهدهم اذا عاهدوا.) (بقره/ ۷۷۱)
و نماز را به پا دارید وزکات به مستحق برسانید و با هر که عهد بسته اید به عهد خود وفا کنید.
(حافظوا علی الصلوه و الصلوه الوسطی و قوموا لله قانتین.) (بقره/ ۸۳۲)
بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.
(ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اقاموا الصلوه و آتوالزکاه لهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.) (بقره /۷۷۲)
همانا آنان که اهل ایمان و نیکوکار شد و نماز به پا دارند آنان نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهند داشت و هرگز ترس از آینده و اندوه از گذشته نخواهند داشت.
(فنادته الملائکه و هو قائم یصلی فی المحراب.) (آل عمران/ ۹۳)
پس زکریا را فرشتگان ندا کردند هنگامی که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود.
(یا مریم أقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین.) (آل عمران/ ۳۴)
ای مریم فرمان بردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت به جای آر.
( من اهل الکتاب أمه قائمه یتلون آیات الله آناء الیل و هم یسجدون) (آل عمران/ ۳۱۱)
طایفه ای از اهل کتاب در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند.
( یا ایها الذین آمنوا لاتقربوا الصلاه و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون.) ( نساء / ۳۴)
ای کسانی که ایمان آورده اید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گوئید.
( فاذا قضیتم الصلوه فاذکرو الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبک فاذا اطمأننتم فاقیموا الصلوه ان الصلوه کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً.) (نساء /۳۰۱)
سپس چون نماز گزارید، خدا را در همه حال (ایستاده، نشسته و به پهلو خفته) یاد کنید و هرگاه آسوده خاطر شدید، نماز را به طور کامل برپا دارید که نماز به وقت های معین بر مومنان مقرر شده است. (رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء.) (ابراهیم/ ۴)
پروردگارا، مرا برپا دارنده نماز قرار ده و فرزندان مرا نیز، پروردگارا، دعای مرا بپذیر.
(و کان یأمراهله بالصلوه و الزکاه و کان عند ربه مرضیاً.) (مریم/ ۵۵)
و اسماعیل کسان خود را به نماز و زکات فرمان می داد و نزد پروردگارش پسندیده بود.
(و اوصای بالصلوه و الزکاه مادمت حیا) (مریم/ ۱۴)
و عیسی (ع) گفت که پروردگارا مرا به نماز و زکاه تا زنده ام سفارش نمود.
(اتل ما أوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاه ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکروالله اکبر و الله تعلم ما تصنعون.) (عنکبوت/۵۴)
آنچه را از کتاب به تو وحی شده است بخوان و نماز تو را از کار زشت و ناپسند باز می دارد و قطعاً یاد خدا از هر عبادتی بالاتر است و خدا می داند چه می کنید.
(قد افلح المومنون. الذین هم فی صلاتهم خاشعون.) (مومنون/ ۱و۲)
براستی که مومنان رستگار شدند همانان که در نمازشان خاشعند.
(الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکوه.) (حج/۱۴)
آنان که اگر به آنها در زمین قدرت و مکنت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند و زکات می دهند.
(ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه.) (ابراهیم/ ۷۳)
پروردگارا من، فرزندانم را در کنار خانه ای که حرم توست ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند.
انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخره و اقام الصلوه. (توبه /۸۱)
آنهایی که به آبادانی مساجد می پردازند به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را برپا می دارند. (قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.) (انعام / ۲۶۱)
بگو در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگی و مرگ من برای خدا پروردگار جهانیان است.
فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات.) (مریم/۹۵)
پس آنان که به نماز پشت پا زدند و آن را تباه کردند و از شهوت پیروی نمودند به زودی مجازات گمراهی خود را خواهند دید.
(فان تابوا و اقاموا الصلوه و آتوالزکوه فاخوانکم فی الدین.) (توبه/ ۱۱)
اگر توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند برادر دینی شما هستند.
( والذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلوه انا لانضیع اجرا المصلحین.) (اعراف/ ۹۶۱)
و خدا پاداش شایستگان نیکوکاری را که به قرآن چنگ می زنند و نماز را به پا می دارند،ضایع نمی کند.

نتیجه:

با بررسی تفسیری ۳۰ آیه از آیات قرآن کریم موضوع کاربردی (نماز و زکات) و پیوستگی این دو مطرح گردیده است تا اولی الباب با فهم صحیح و عمیق آن به انسان سازی و جامعه سازی قرآنی روی آورند. توأمان بودن این دو فریضه الهی موجب می گردد.
۱-انسان نمازگذار به دیگران هم اهمیت داده و در سرنوشت مطلوب آنها مشارکت نماید.
۲-انسان نمازگذاربین معنویت و مادیت ارتباطی معنادار بر قرار نموده که حاصل آن تولید عمل صالح در مزرعه دنیاست.
۳-انسان نمازگذار به واژگانی چون اخوت، انفاق، دستگیری از ضعفا و عمران مادی و معنوی جامعه حیات می بخشد.
۴-انسان نمازگذار با ارائه زکات احساس مقبولیت و پذیرش اعمال صالح را داشته باشد
همچنین توأمان بودن این دو فریضه آنقدر مهم و کارساز است که ترک کنندگان زکات و انفاقات را
۱-تهدید به عذاب الهی نموده است
۲-تهدید به عدم قبولی طاعات و عبادات نموده است .
۳-تهدید به خروج از جامعه اسلامی و مسئولیت مسلمانی نموده است.

منابع:

۱-العروسی الحویزی، علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۴۱۲ق.
۲-بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، بی تا
۳-جوادی آملی عبدالله، تسنیم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸
۴-حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت
۵-طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفه، بیروت ۱۴۰۶٫
۶-طباطبائی، محمدحسین، المیزان، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۱ق
۷-طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، بی تا.
منبع:نشریه کوثر،شماره ۳۲

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی